با سلام خدمت شما، با کمی تاخیر، برگزیده تک بیتهای سال گذشته رو جمع آوری کردم که تقدیم شما می‌گردد، امیدوارم لذت ببرید.

***



نگاه به کار مفیدم، کَس نمی‌کند
هزار دیده منتظر یک اشتباه من است
...



***


مرغ دل مــا را كه به كس رام نگردد
آرام توئی، دام توئی، دانه توئی تو
حبیب خراسانی



***


کسی نیامده جز او سر قرار خودش
نشسته غرق تماشای شیعیان خودش
چه انتظار عجیبیست اینکه شب تا صبح
کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش
...



***


چيست از اين خوبتر در همه آفاق، کار
دوست به نزديک دوست، يار به نزديک يار
...



***


جویند همه هلال و من، ابرویت
گیرند همه روزه و من، گیسویت

از جمله ی این دوازده ماه تمام
یک ماه مبارک است، آن هم رویت
...



***


هر چند که خسته ایم ازین حال، نیا
شرمنده اگر ندارد اشکال، نیا

ما خط تمام نامه هامان، کوفیست
آقای گلم زبان من لال، نیا
...



***


سعدی، به روزگاران مهری نشسته بر دل
بيرون نمی توان كرد، الا به روزگاران
سعدی



***


در کار خود، من و تو ز او بی وفاتریم
با من ز بی وفایی دنیا، سخن مگو
حسین منزوی



***


چندی‌ست هر بهار می‌شکفد
بر شاخه‌های تازۀ زیتون، سنگ

دیگر نشان صلح نخواهم بود
این است حرف تازۀ زیتون: جنگ
محمدمهدی سیار



***


در بند آن نه ایم که دشنام یا دعاست
یادش بخیر، هر که ز ما یاد می کند
...


***


ره ندارد جلوه ی آزادگی در کوی عشق
سرو اگر کارند آنجا، بید مجنون می شود
...


***


فرياد مردمان همه از دست دشمن است
فرياد سعدی از دل نا مهربان دوست...
سعدی



***


روح پدرم شاد که میگفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
ملک الشعراء بهار



***


بخت از مَنَت گرفت و دلم آن چنان گریست
کز دست ِکودکی برُبایی پرنده ای
هوشنگ ابتهاج



***


آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟
...


***


اگر پند خردمندان به شیرینی نیاموزی
فلک آن پند را روزی، به تلخی ات بیاموزد
صائب


***


روز اول که به استاد سپردند مرا
دیگران را خِرَد آموخت مرا مجنون کرد
...



***


تا بـوی زلـف یار در آبـادی مـــن است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
...



***


می‌روم بی‌دل و بی یار و یقیـن می‌دانم
که من بی‌دل بی یار و نه مرد سفرم...
سعدی



***


یاد آور لحظه‌های دردند عمو
شبهای اسیری‌ام، چه سردند عمو
دیشب سر نی، فقط سرت را دیدم
آغوش تو را چه‌کار کردند عمو؟
جواد منفرد



***


یوسف ترین شدی و سر کوچه آمدی
ما بی کلاف نیز خریدارتر شدیم

کاری نمی کنیم ولی مُـزد می دهی
هربار کآمدیم بدهکارتر شدیم
...



***



مَبَر از پینه‌ی پیشانی من
گمان بر رتبه‌ی عرفانی من
ز خاطر بردن ذکر سجود است
دلیل سجده‌ی طولانی من
...



***


دل‌داده را ملامت گفتن، چه سود دارد؟
می‌باید این نصیحت کردن، به دل‌سِتانان
سعدی



***


هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید...
حافظ



***


من نگویم که ز حال مَنَت، آگاهی نیست
تو ز من با خبر اما، ز خدا بی خبری!
محمود قاجار



***


زاد فردای خود، امروز از اینجا بردار
این نه راهیست که هر روز، توان آمد و رفت
شوشتری



***


کار مرا به مرگ نخواهد گذاشت عشق
این کشتی ِ شکسته، به طوفان نمی‌رسد
صائب



***